پرش زمان به مراسم:
پرش زمان به مراسم:
لورد:سلام بانو من*بوسه به دست*
ا.ت:س...لام
پادشاه:لورد سزار واقعا ازاین بابت خوشحالم که قراره با شما وصلت کنم
لورد:من بیشتر
پادشاه: خوب لورد شما تا فردا نامز ا.ت هستید ولی اگر کسی که مقام بالا تری داشت پیشنهاد ازدواج به ا.ت بده من شرمنده شما میشم
لورد: این اتفاق نمی افته
پادشاه:خب تا قبل شام ا.ت و لورد سزار برید برون تو باغ یکم با هم صحبت کنید
ا.ت:چشم
لورد ویو:ا.ت واقعا دختر زیبایی هه ولی اون فقت یه ابزار جنسیه اون با سینه هایه برجسته اش و پاهای زیبا ش فقت به اونوان ابزار جنسی خوبه وگر نه معشوقه هایه من ....
ا.ت:خب لرد..
لورد:من حرف زیادی ندارم...ولی...می شه امشب در بستر من باشید؟
ا.ت:نه.شرمنه الیجناب
لورد:چطر جرعت میکنی پیشنهادم رد کنی؟
ا.ت:ببخشید ولی...من مایل نیستم
لوردویو:ا.ت خودش با پایه خودش نیو مد پس مجبورم تو آب کنار غذا دارو بریزم
پرش زمان به میز غذا:
ا.ت ویو:باورم نمیشد که جونگکوک قراره باهام ازدواج کنه و من ملکه شم.ولی جو داخل متبخ بد جور بود
پادشاه: شروع کنید
ا.ت ویو:آنقدر گشتم بود گه خیلی تند قاشق اولو خوردم و برايه همین پرید تو گلو م و آب بغل دستمو نوشیدم
لورد :خوبی؟
ا.ت:ا...اره
لورد ویو:آفرین دختر خوب اون آب رو بخور چون تا ۱۰ دیقه دیگه هورمی میشی
جونگکوک: پدر بزرگ؟
پادشاه: جانم
جونگکوک: خب....من...
لورد:من باید برم بیرون به نخ سیگار بکشم با اجازه
پادشاه: ا.ت برو دمبالش
ا.ت ویو:انگار پا هام سر شده بود و لایه پام خیس ..
شرط:۲تا لایک ۲کامنت
لورد:سلام بانو من*بوسه به دست*
ا.ت:س...لام
پادشاه:لورد سزار واقعا ازاین بابت خوشحالم که قراره با شما وصلت کنم
لورد:من بیشتر
پادشاه: خوب لورد شما تا فردا نامز ا.ت هستید ولی اگر کسی که مقام بالا تری داشت پیشنهاد ازدواج به ا.ت بده من شرمنده شما میشم
لورد: این اتفاق نمی افته
پادشاه:خب تا قبل شام ا.ت و لورد سزار برید برون تو باغ یکم با هم صحبت کنید
ا.ت:چشم
لورد ویو:ا.ت واقعا دختر زیبایی هه ولی اون فقت یه ابزار جنسیه اون با سینه هایه برجسته اش و پاهای زیبا ش فقت به اونوان ابزار جنسی خوبه وگر نه معشوقه هایه من ....
ا.ت:خب لرد..
لورد:من حرف زیادی ندارم...ولی...می شه امشب در بستر من باشید؟
ا.ت:نه.شرمنه الیجناب
لورد:چطر جرعت میکنی پیشنهادم رد کنی؟
ا.ت:ببخشید ولی...من مایل نیستم
لوردویو:ا.ت خودش با پایه خودش نیو مد پس مجبورم تو آب کنار غذا دارو بریزم
پرش زمان به میز غذا:
ا.ت ویو:باورم نمیشد که جونگکوک قراره باهام ازدواج کنه و من ملکه شم.ولی جو داخل متبخ بد جور بود
پادشاه: شروع کنید
ا.ت ویو:آنقدر گشتم بود گه خیلی تند قاشق اولو خوردم و برايه همین پرید تو گلو م و آب بغل دستمو نوشیدم
لورد :خوبی؟
ا.ت:ا...اره
لورد ویو:آفرین دختر خوب اون آب رو بخور چون تا ۱۰ دیقه دیگه هورمی میشی
جونگکوک: پدر بزرگ؟
پادشاه: جانم
جونگکوک: خب....من...
لورد:من باید برم بیرون به نخ سیگار بکشم با اجازه
پادشاه: ا.ت برو دمبالش
ا.ت ویو:انگار پا هام سر شده بود و لایه پام خیس ..
شرط:۲تا لایک ۲کامنت
۱.۷k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.