یکعاشقانهکوتاه

#یک_عاشقانه_کوتاه 🌿
نوجوان که بودم عاشق یک پسری بودم که سال‌ها از من بزرگ‌تر بود...
من در خیالم روز به روز به او نزدیک‌تر می‌شدم و او ... در خیال او اصلاً من جایی نداشتم...
من تلاش‌های فراوانی می‌کردم ،حتی شعر هم می‌گفتم ، شعرهایم یکی از یکی افتضاح‌تر بود .
یک روز پسره بهم پیغام داد که از یکی خوشش آمده | گفت خوشتیپ است | بامزه است | یک وقت‌هایی شعر می‌گوید و ...
نمی‌دانم چرا من یک لحظه به خودم گرفتم... با ذوقِ فراوان پرسیدم:"من می‌شناسمش؟"
گفت:"بله... می‌شناسیش" | گفتم شاید منظورش این است که آدم خودش را می‌شناسد و ...
گفتم من؟ | خندید و گفت:"دیوونه"...
بعد فهمیدم عاشقِ یکی از نزدیکانم شده و ازم خواست کمکش کنم...
آن‌جا بود که من برای اولین‌بار در زندگی‌ام کنار کشیدم...

کنار کشیدن حسِ بدی‌ست..
فکر کنم برای همین بود که علی دایی کنار نمی‌کشید | یا مثلاً علی کریمی یکی دو سال دیر کنار کشید..
همین چند روز پیش فیلمِ کفش‌هایم کو را دیدم | با خودم گفتم چرا پوراحمد کنار نمی‌کشد؟ ولی بعد با خودم فکر کردم و دیدم کنار کشیدن مگر به همین راحتی‌هاست؟

طرف با خودش می‌گوید این همه سال زحمت کشیدم این همه تلاش کردم یعنی همه‌اش تمام؟ یعنی دیگر امیدی نیست؟
کنار کشیدن یعنی دیگر ارزشی نداری یعنی دیگر به درد نمی‌خوری یعنی دیگر دیده نمی‌شوی شنیده نمی‌شوی خواسته نمی‌شوی ...
کنار جای بدی‌ست تنگ است تاریک است خلوت است... هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد کنار بکشد بس که آن وسط خوب است...ولی وقتی یک‌نفر کنار می‌کشد یعنی دیگر به ته خط رسیده‌است و قید تمام روزها و شب‌ها و لحظه‌های خوب را زده‌است... یعنی تصمیم گرفته‌است به جای اینکه کنار کشیده شود کنار برود...
رفتن سگش به کشیده شدن شرف دارد .
وقتی شنیدید یک نفر گفت:"کنار کشیدم" فرقی ندارد چه فوتبال باشد و چه رابطه هیچ‌چیز نگویید فقط یا دستش را بگیرید ، یا بغلش کنید ،
هیچ چیز دیگری نگویید . . .

#دلنویس_خاص
#شخصی_ویسگون
#ستاره_میم
#دخترونه_سیاه_سفید
#Setareh_baroon
#Hamisheh_sabz
#Mistress_of_the_Moon
دیدگاه ها (۰)

#یک_عاشقانه_کوتاه 🌱وسط یه بازار شلوغ خیلی اتفاقی چشمامون بهم...

لابد زمان‌های قدیم این‌طور بوده، که دلشان به چشمشان وصل بوده...

و من او راچون شاخه‌ای کهزیر بهمن شکسته باشددوست می‌داشتم#به_...

من به امیدواری خودم معتادم! :)...#انگیزه_باروون هر صبح چشم م...

نوجوان که بودم عاشق یک دختری بودم که سال‌ها از من بزرگ‌تر بو...

بهم گفت, عشق ' مثل بازی می مونه. تو هر بازی یکی می بره یکی م...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط