زندگی ازمرگ پرسید

زنـدگـی ازمـرگ پـرسـیـد،

چـرا انـسانها
عاشـق مـن هستن
امـا از تـو متنفرنـــد؟

مـرگ پـاسـخ داد:

بـرای اینکه تو
یـک دروغ زیـبـایـی
و من حـقـیقـتـی تـلـخ!!
دیدگاه ها (۱)

دوباره صبح شده بود و صدای زنگ ساعت داشت وظیفه ی هر روزش را ا...

???تنها❤ خداست که می داندبـــــهتریندر زندگی توچگونه معنا می...

وصیت کرده ام بعد از مرگم؛ همراه مندو تا فنجان چای هم دفن کنن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط