سکوت کمر فکرم را شکست…خسته ام…از تظاهر به خندیدن،به بودن،به صبر،به ایستادگی…کاش میشد به عزراییل رشوه داد…اینجا !!!در این سرزمین خاکیپر است از ادم هایی که مرا نمی فهمند و فقط ترجمه ام می کنند…آن هم به زبان خودشان…خسته ام