تو بی نهایت سکوت با تپش ثانیه ها
تو بی نهایت سکوت، با تپش ثانیه ها،
چشم انتظار سایه ای در افق پنجره ها،
تا که تکانیده شود خانه ی دل مرده ی ما
غنچه زند خنده و باز رویش نو خاطره ها
در آن زلال آینه ، برااااای انعکاس " ما "،
غریبه بودنت بس است ... بیا بشو .... تو آشنا
شعر از خودم (م.ی)
(عکس نوشته ها و برگ های دیگر این دفتر شعر مرا هم سر بزن...)
https://telegram.me/youplus
#شعر #عاشقانه #دفتر_شعر #م_ی #هنر #تصویر #پس_زمینه #احساس
چشم انتظار سایه ای در افق پنجره ها،
تا که تکانیده شود خانه ی دل مرده ی ما
غنچه زند خنده و باز رویش نو خاطره ها
در آن زلال آینه ، برااااای انعکاس " ما "،
غریبه بودنت بس است ... بیا بشو .... تو آشنا
شعر از خودم (م.ی)
(عکس نوشته ها و برگ های دیگر این دفتر شعر مرا هم سر بزن...)
https://telegram.me/youplus
#شعر #عاشقانه #دفتر_شعر #م_ی #هنر #تصویر #پس_زمینه #احساس
- ۶۵۵
- ۱۶ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط