طلوع من

دیدگاه ها (۰)

..ماییم و شب تار و غم یار و دگر هیچصبر کم و بی تابی بسیار و ...

...دستهایم رااز اشکبرکه‌ ای ساخته‌ امو در آینه‌ اشچشمانم راآ...

کیستی تو،که این همه در من طلوع میکنی بی آنکه کاسته شوی؟بی آن...

...به خرد راه عشق می‌پوئیبه چراغ آفتاب می‌جوئیتو هنوز ابجد خ...

...در وصف چشمان تو، زبان از گفتن و قلم از نوشتن عاجزند!چشمان...

طلوع کن خورشید کمزمین در وهم و خواب آلودگی ستخورشید در قاب چ...

...لبخندهای تو،شبیه آخرین نور خورشید است در یک عصر پاییزی؛گر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط