جان من گم گشت و

جان من گم گشت و
می جویم، نمی یابم نشان

چون تو در جان منی
باری چنین خود را مجوی



#امیرخسرودهلوی
🌿🌷
دیدگاه ها (۰)

مروح کن دل و جان را، دل تنگ پریشان را گلستان ساز زندان را،...

مائیم که تا مهر تو آموخته‌ایمچشم از همه خوبان جهان دوخته‌ایم...

از رخ عشق بجو چیز دگر جز صورتکار آن است که با ...

عشق ، عجیب‌تر از آن است که در یک زن خلاصه شودو زنغریب ‌تر از...

بانو جان! یا فاطمه (س)! هرچه چشم چشم می گردانم مزار تو را نم...

عاشقانه های شبنم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط