صورتم را که با عطر یاسهای امین الدوله شستم

صورتم را که با عطر یاسهای امین الدوله شستم
دست راستم را با عطر رز
و دست چپم را با بوی خاک غسل دادم
 فرق سرم را را با ناز پیچکها مسح کردم
و پاهایم را
با حس سرد و نمناک چمنهای سرخوش...

رو به کعبه سیاه شب
سجاده سکوت
به ذکر صدای آبی منقش شد
که در آن
تکبیره الاحرام کبریایی تو
 فواره زد
به قلب ماه

نسترن که رقصید
به رکوع سبحان الله خم شد قامت خیالم
و به مهر منور مهتاب
سجده عشق نمودم،
به بستر رود آرام تسلیم وجودم
نماز سبز اقامه کردم امشب

که ای همه زیبایی
چه راست فرمود
کور است
آن دیده
که
 تو را
نبیند
ای از فرط پیدایی ناپیدا....

خواب چشمانتون پرده نشین رویای خوش عشق بندگی

شب خوش..

#التماس_دعا..



دیدگاه ها (۹)

ﺁﺩﻣﻬﺎﯼ ﺩﯾﺎﺭ ﻣﻦ، ﭘﺎﯾﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ. ﭘﺎﯾﯿﺰ، ﺯﻣﺴﺘﺎﻧﯽ ﺍﺳﺖ؛ ﮐﻪ ...

ﻣﻦ ﺁﺭﺍﻣﻢ ... ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ ﺑﯽ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﺍﻡ ... ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻭﯼ ﺳﺮﻡ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﻣﯽ...

سر بر کرانه رویا نهاده ام وتو میریزی عطر یادت را بر گلدان ان...

بابا لنگ دراز عزیزم...بعضی آدم ها را نمیشود داشتفقط میشود یک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط