پارت³ I have permission

تهیونگ: جونگ کوک بعضی مواقع برای اینکه به چیزی که میخای برسی لازمه که چیزیو بگی که بهش عمل نمیکنی،میدونی؟ مثل همین، برای اینکه آشتی کنی یه حرف کوچیک برای اهداف بزرگتر
جونگ کوک: ولی همون یه حرف کوچیک میتونه باعث دورتر شدن به اهداف بزرگ بشه
تهیونگ: الان حرف کوچیکم جواب نداد، نه؟
جونگ کوک: نه

تهیونگ لباساشو پوشید و بعدش لباسای کوک رو تنش کرد و برآید بقلش کرد و به سمت آشپزخونه بردش و روی اپن گذاشتش
و از یخچال یه شیرموز برداشت و بهش داد

کوک: تو خونه داشتیم؟
تهیونگ: فکر کردی چرا برات نخریدم؟

و بعد تموم شدن شیرموز توی حال نشستن و باهم فیلم دیدن

پایان.

خبب این درخواستی تموم شد اگه درخواستی دیگه دارین بگین فقط یه خواهشش نظرتونه بعد تموم شدن فیک ماه من یه فیک از تهکوک بزارم؟ که داستانش همون ادامه ماه من باشه فقط با اسم و کاپلای اصلی و فرعی متفاوت مثلا داستان تهکوک داخل فیک ماه من باشه حتما بهم بگین و دوباره میگم درخواستی داشتین بگین
تا درودی دیگر بدرود.