مسجدسلیمانگتوندشوشتر

#مسجدسلیمان#گتوند#شوشتر
گل به روی من نخندید و بگفت...
که چرا دیر به دیدار آمدی..
اینک تو برای دیدن حال این دل بیمار آمدی؟
او نمی‌دانست که من در خلوت خود صدایش کرده ام..
کم ولی چند روز ب چند روزی از دور نگاهش کرده ام...
او فقط فکر یک قدم از پاهای من بود ولی...
خود نمی‌دانست ک چندیست ز پا افتاده ام..
گل ب دیدار دلم هیچ نیامد حسرت
و دوباره زیر لب می‌گفت:که چرا دیر ب دیدار آمدی#مهران فرهادی
دیدگاه ها (۱)

#خوزستان#شوشتر#مسجدسلیمان#در تاریکی شب ب شهر ک نگاه میکنم......

#آنقدر برقص.شادی کن..بخند که انگار تمام لذت های دنیا متعلق ب...

#محمدبن زید#گتوند#عقیلی#شوشتر#با تو گفتم که بسی شوق دیارت دا...

ب وقت زیارت

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط