هر خم زلف پریشان تو زندان دلی است

هر خم زلف پریشان تو زندان دلی است
تا نگویی که اسیران کمند تو کمند...
#سعدی
دیدگاه ها (۱)

غزال اگر به کمند اوفتد عجب نبود عجب فتادن مرد است در کمند غز...

قرمزمیتواند رُژِ لب من باشد ،یا که جای تو درقلبَمیا آن لباس ...

همه منهای تو تلخ اند، به اندازه ی چای بده آن خنده ی چون قند،...

همه منهای تو تلخ اند، به اندازه ی چای بده آن خنده ی چون قند،...

میگه که:دلبرم چون گل نوبر خرامان می‌رفت...جان من بر سر آن زل...

اگر ســاقی حسین است،من می نخورده مستمخبر از خود ندارم،که بود...

"تو" که از کوچه ی غمگین دلم میگذری!"تو" که از راز دلم با خبر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط