مسجد خموش و شهر پر از اشک بیصداست

مسجد، خموش و شهر پر از اشک بی‌صداست
 ای چاه خون گرفته کوفه علی کجاست؟
 ای نخل‌ها که سر به گریبان کشیده‌اید
 امشب شب غریبی و تنهایی شماست
چون نامه جرم ما به هم پیچیدند
بردند به دیوان عمل سنجیدند
بیش ازهمگان گناه مابود ولی
ما را به محبت علی(ع)بخشیدند
 یا رب دل مرده ی مرا احیا کن
بر روی گدای نیمه شب در وا کن
سوگند به قطره قطره ی خون علی(ع)
پرونده ی اعمال مرا امضا کن .
دیدگاه ها (۳)

خدایـــا باز هم مهمانی تو و شبهای قدر... گفتم دست خالی، زشت ...

شب قدر و بیا قدرش بدانیمچـه اکسیر گران دارد شب قدربیا بر سر ...

شمشیر خصم تارک حیدر شکسته است محراب، همچو لاله در خون نشست...

التماس دعا دوستان 😔

آیدا عمیدی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط