قبلا می توانستم دختری بیفکر و بیخیال و آسوده باشم چون

قبلا می توانستم دختری بی‌فکر و بی‌خیال و آسوده باشم، چون چیز ارزشمندی نداشتم که از دست بدهم! ولی حالا تا آخر عمر یک نگرانی بزرگ خواهم داشت و هر وقت که تو از من دور باشی به همه‌ی اتومبیل‌هایی فکر می‌‌کنم که ممکن است تو را زیر بگیرند یا همه‌ی تخته‌های اعلامیه‌ای که ممکن است روی سرت بیفتد و یا همه‌ی میکروب‌های وحشتناکی که ممکن است بخوری ... آرامش خیالم تا ابد از بین رفته است!

[ جین وبستر - بابا لنگ دراز ]
دیدگاه ها (۱)

📝 همیشه در ناگهانی ترین لحظه، عزیزترین دارایی مان از دست می ...

صد بار گفتمش وسطِ حرفِ من نخند !یکبـار خنده کرد و بیا عاشقـ...

زن، مردی ثروتمند یا زیبا یا حتی شاعر نمی‌خواهد او مردی می‌خو...

جمعهمرد با احساسی ست،که دلش معشوقه ای می خواهد،که دست های ظر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط