آن سوره
آن سوره
ارشاک رئوف گنبدی
پیرزن قرآن را بست، بوسید و کنار گذاشت
گفتم مادر الحمدالله ختم کردی؟
گفت بله به جز یک سوره!
گفتم چرا آن سوره را نخواندی؟ حتما از سورههای بلند بوده و گذاشتی تا فردا بخوانی...
گفت نه پسرم، ۷۵ آیه دارد ولی هیچ وقت نمیتوانم بخوانمش!
گفتم چرا مادر؟ لابد سخت است!
گفت یادم میاید آمدند و بردند! کسی نمیدانست کجا میبرند ولی آنها همه مردهای روستایمان را بردند! بردند و همه را کشتند! به کودکان هم رحم نکردند!
ما ماندیم و روستایی خالی از مرد!
این بلا را سر روستاهای دیگر هم آوردند!
فرزندم هنوز کودک بود! او را به همراه پدرش بردند!
دستم را گرفته بود و گریه میکرد! شاید نمیدانست چه سرنوشتی در پیش دارد
چند روز پیش استخوانهایشان را برایم آوردند!
بعدها گفتند که این عملیات اسمش به اسم همان سوره قرآن بوده است!
و خواند
"ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون و الذین کفروا الی جهنم یحشرون"
پیرزن نمیتوانست نام سوره را بگوید وقتی به آنجا میرسید، بغض گلویش را میگرفت!
آن سوره قرآن، نام عملیاتی بود که به دستور صدام حسین برای کشتار کُردها اجرا شد و طی آن نزدیک دویست هزار کُرد، تیرباران، زنده بگور و شیمیایی شدند!
سورهای که از عطایای الهی صحبت میکند و به زعم صدام جان و مال کُردها عطیهای بودند از سوی خداوند برای لشکر او!
نمیدانم چرا نمیتوانم نام آن سوره را بر زبان بیاورم! چون تصاویری در ذهنم نقش میگیرد که راه نفس کشیدن را در گلو میبندد!
همانگونه که داعش کُردها را مسلمان ندانست، صدام هم ندانست!
همانطور که پسر ولید از خون کُردها آسیاب را به حرکت درآورد، اردوغان هم آسیابش را میچرخاند!
اما مگر قدس را یک کُرد آزاد نکرد؟ پس چرا فرزندانش هر روز #انفال میشوند؟
#kurdishfile
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
ارشاک رئوف گنبدی
پیرزن قرآن را بست، بوسید و کنار گذاشت
گفتم مادر الحمدالله ختم کردی؟
گفت بله به جز یک سوره!
گفتم چرا آن سوره را نخواندی؟ حتما از سورههای بلند بوده و گذاشتی تا فردا بخوانی...
گفت نه پسرم، ۷۵ آیه دارد ولی هیچ وقت نمیتوانم بخوانمش!
گفتم چرا مادر؟ لابد سخت است!
گفت یادم میاید آمدند و بردند! کسی نمیدانست کجا میبرند ولی آنها همه مردهای روستایمان را بردند! بردند و همه را کشتند! به کودکان هم رحم نکردند!
ما ماندیم و روستایی خالی از مرد!
این بلا را سر روستاهای دیگر هم آوردند!
فرزندم هنوز کودک بود! او را به همراه پدرش بردند!
دستم را گرفته بود و گریه میکرد! شاید نمیدانست چه سرنوشتی در پیش دارد
چند روز پیش استخوانهایشان را برایم آوردند!
بعدها گفتند که این عملیات اسمش به اسم همان سوره قرآن بوده است!
و خواند
"ان الذین کفروا ینفقون اموالهم لیصدوا عن سبیل الله فسینفقونها ثم تکون علیهم حسرة ثم یغلبون و الذین کفروا الی جهنم یحشرون"
پیرزن نمیتوانست نام سوره را بگوید وقتی به آنجا میرسید، بغض گلویش را میگرفت!
آن سوره قرآن، نام عملیاتی بود که به دستور صدام حسین برای کشتار کُردها اجرا شد و طی آن نزدیک دویست هزار کُرد، تیرباران، زنده بگور و شیمیایی شدند!
سورهای که از عطایای الهی صحبت میکند و به زعم صدام جان و مال کُردها عطیهای بودند از سوی خداوند برای لشکر او!
نمیدانم چرا نمیتوانم نام آن سوره را بر زبان بیاورم! چون تصاویری در ذهنم نقش میگیرد که راه نفس کشیدن را در گلو میبندد!
همانگونه که داعش کُردها را مسلمان ندانست، صدام هم ندانست!
همانطور که پسر ولید از خون کُردها آسیاب را به حرکت درآورد، اردوغان هم آسیابش را میچرخاند!
اما مگر قدس را یک کُرد آزاد نکرد؟ پس چرا فرزندانش هر روز #انفال میشوند؟
#kurdishfile
#کورد
#کوردستان
#فرهنگ
#تمدن
#اصالت
۲.۳k
۲۶ فروردین ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.