گریه ی شبانه.پارت۴
گریه ی شبانه.پارت۴
سین زد اما جواب نداد. دلم میخواست تو روش وایسم و با بغضم تمام حرفام رو بهش بگم اما این فقط یه حسرته💔
همین طور فکر و خیال باهام بود تا اینکه با بدبختی خوابم برد.
(ساعت ۸:۳۶ دقیقه)
زییییینننگگگگگ
+ اه این دیگه کیه کله سحر
خوابالود از رو تخت پاشدم و با چشمای نیمه باز رفتم دم در.
+ کیه؟
جوابی نیومد. در و باز کردم اما هنوز چشمام بسته بود و به خوبی جایی رو نمیدیدم واسه همین با کسلی گفتم: بله کله سحر چی میخواید؟
با یه صدای اروم گفت: سلام.
صداش اشنا بود. صداش مث ویلیام بود. چشمام رو با زحمت زیاد باز کردم. نور راهرو چشمام رو اذیت میکرد اما بعد چند ثانیه عادت کردم.
+تو اینجا چیکار میکنی؟ چی از جونم میخوای
_فقط اومدم دلیل خراب کردن زندگیم رو بپرسم. چرا اونکار رو کردی. مگه چیکارت کردم(با داد)
اصلا حرفاش رو درک نمیکردم. انگار کور بود و نمیدید که به چه وضع انداختتم.
+داد نزن میخوای از این ساختمون هم بیرونم کنن؟ هرجا رفتم از بس گرون بود نتونستم اونجا بمونم اینجاهم به زور گیر اوردم پس اینم مثل زندگیم خراب نکن و گورتا از اینجا گم کن.
_برام مهم نیست که از اینجا بیرونت کنن و تا وقتی هم که جوابما نگیرم از اینجا نمیرم.
و بعد حرفش اومد داخل و درم بست.
+چی..... چیکار میکنی روانی
_حالا راحت تر میتونیم حرف بزنیم.
خواستم چیز دیگه ای بگم که گوشیم زنگ خورد. میخواستم بردارم که گوشیم رو گرفت.
_اول جواب منا بده بعد برو به کارای مسخرت برس.
+گوشیم رو بده دیوونه. حداقل بگو کیه(با داد)
_اجی جولیا
چرا باید اجیم که ۲ ساله باهام قهره بهم زنگ بزنه؟ نکنه..... نکنه اتفاقی واسه خودش یا مامان افتاده.
دلشوره تمام بدنم رو گرفت
لایک کامنت فالو فراموش نشه
شرط: لایکا بالای ۱۵.وگرنه پارت بعد رو نمیزارم
سین زد اما جواب نداد. دلم میخواست تو روش وایسم و با بغضم تمام حرفام رو بهش بگم اما این فقط یه حسرته💔
همین طور فکر و خیال باهام بود تا اینکه با بدبختی خوابم برد.
(ساعت ۸:۳۶ دقیقه)
زییییینننگگگگگ
+ اه این دیگه کیه کله سحر
خوابالود از رو تخت پاشدم و با چشمای نیمه باز رفتم دم در.
+ کیه؟
جوابی نیومد. در و باز کردم اما هنوز چشمام بسته بود و به خوبی جایی رو نمیدیدم واسه همین با کسلی گفتم: بله کله سحر چی میخواید؟
با یه صدای اروم گفت: سلام.
صداش اشنا بود. صداش مث ویلیام بود. چشمام رو با زحمت زیاد باز کردم. نور راهرو چشمام رو اذیت میکرد اما بعد چند ثانیه عادت کردم.
+تو اینجا چیکار میکنی؟ چی از جونم میخوای
_فقط اومدم دلیل خراب کردن زندگیم رو بپرسم. چرا اونکار رو کردی. مگه چیکارت کردم(با داد)
اصلا حرفاش رو درک نمیکردم. انگار کور بود و نمیدید که به چه وضع انداختتم.
+داد نزن میخوای از این ساختمون هم بیرونم کنن؟ هرجا رفتم از بس گرون بود نتونستم اونجا بمونم اینجاهم به زور گیر اوردم پس اینم مثل زندگیم خراب نکن و گورتا از اینجا گم کن.
_برام مهم نیست که از اینجا بیرونت کنن و تا وقتی هم که جوابما نگیرم از اینجا نمیرم.
و بعد حرفش اومد داخل و درم بست.
+چی..... چیکار میکنی روانی
_حالا راحت تر میتونیم حرف بزنیم.
خواستم چیز دیگه ای بگم که گوشیم زنگ خورد. میخواستم بردارم که گوشیم رو گرفت.
_اول جواب منا بده بعد برو به کارای مسخرت برس.
+گوشیم رو بده دیوونه. حداقل بگو کیه(با داد)
_اجی جولیا
چرا باید اجیم که ۲ ساله باهام قهره بهم زنگ بزنه؟ نکنه..... نکنه اتفاقی واسه خودش یا مامان افتاده.
دلشوره تمام بدنم رو گرفت
لایک کامنت فالو فراموش نشه
شرط: لایکا بالای ۱۵.وگرنه پارت بعد رو نمیزارم
۱۳.۵k
۲۱ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.