ما نقطه ی عطف هیچ کجای بشریت نیستیم، ما شاهد غم انگیزترین
ما نقطهیعطف هیچکجای بشریت نیستیم، ما شاهد غمانگیزترین روزمرههاییم، تنمان خو گرفته به درد، ما زاده ی دردیم و محکوم به تحملش، روحمان مرده، جسممان درد دارد؛ این روزها درد دارد، دردی که نامتناهیست، دردی که هیچگاه تن به عادت نمیهد، دردی که هربار زجر دارد.
[داد میزد:
ایشرقیهای غمگین.. ما غرب هم که برویم، یک شرقیِ غمگینیم.]
[داد میزد:
ایشرقیهای غمگین.. ما غرب هم که برویم، یک شرقیِ غمگینیم.]
۲۵.۳k
۰۴ اسفند ۱۴۰۰