گرسنگی فرهنگی
گرسنگی فرهنگی
قبل از هر چیز باید بگم صحبتم با گروه خاصی از آقایون هست. اصلا قصد اینکه به کل جامعه این حرکت رو نسبت بدم ندارم. پس پیشاپیش از همه آقایون محترمی که این متن رو می خونن عذرخواهی می کنم
چند وقت پیش رفتیم بالای پشت بوم که گردوخاکی از روی خونه بلند کنیم. با اینکه پوشیده رفته بودیم اما کارگرهای کوچه پشتی علاقه زیادی پیدا کردن که آجرهای طبقه چهارم به بالا رو تمیز کنن!
از سر کار برمیگردم و باد و بارون و وسایل تو دستم حسابی کلافه ام کرده. دستم رو بلند می کنم که شالم رو درست کنم که چشمم می افته به مرد میانسالی که با گوشه چشمش به دنبال اینه شاید از گوشه شال چیزی ببینه و چیزی نصیبش بشه!
رو صندلی پارک با دوستم نشستم و حرف می زنیم، یه مرد با کت و شلوار و کیف سامسونت میاد روبرومون میشینه و با نیش باز زل میزنه بهمون. به قدری نگاهش زننده است که مجبور میشیم پاشیم بریم یه سمت دیگه.
دختری چادری جلو روم داره راه میره. بادی می زنه و چادرش رو بلند میکنه و تا به خودش بیاد و اون رو جمع کنه می بینم مردهایی که اطرافش هستن و همه چشماشون به یک هدف متمرکز شده.
واقعا چرا این اتفاق می افته. چرا با وجود اسلامی که تو کشور فوران می کنه انقدر چشمان گرسنه داریم؟ چرا با وجودیکه می دونن زیر چادر مانتو و شلواری وجود داره با وجد و ولع اینور و اونور رو نگاه می کنن؟
مگه ما تو اسلام کشورمون توصیه نداریم که چشما رو تربیت کنین؟ چرا به جای اینکه با ون های سبز همش تو خیابون بچرخن و زنهای جامعه رو هر روز تحقیر کنن برنامه ای نمیذارن که کمی فرهنگ به این چشمهای گرسنه یاد بدن؟ بعد این همه سال اعمال فشار برای حجاب که نتیجه ای هم نداشته و روز به روز وضعیت فرهنگی جامعه از این نظر پایین تر اومده، واقعا وقتش نیست که یه فکر دیگه بکنن و این احتمال رو هم بدن که ممکنه زلزله به خاطر وجود این همه چشم حریص میاد نه بی حجابی؟
تو جامعه ای که بد حجاب و بی حجاب و حجاب کامل همه به یه چشم دیده میشن پس حتما مشکل از جای دیگه ای هست.
منبع:
http://31224304.blogfa.com/category/9
قبل از هر چیز باید بگم صحبتم با گروه خاصی از آقایون هست. اصلا قصد اینکه به کل جامعه این حرکت رو نسبت بدم ندارم. پس پیشاپیش از همه آقایون محترمی که این متن رو می خونن عذرخواهی می کنم
چند وقت پیش رفتیم بالای پشت بوم که گردوخاکی از روی خونه بلند کنیم. با اینکه پوشیده رفته بودیم اما کارگرهای کوچه پشتی علاقه زیادی پیدا کردن که آجرهای طبقه چهارم به بالا رو تمیز کنن!
از سر کار برمیگردم و باد و بارون و وسایل تو دستم حسابی کلافه ام کرده. دستم رو بلند می کنم که شالم رو درست کنم که چشمم می افته به مرد میانسالی که با گوشه چشمش به دنبال اینه شاید از گوشه شال چیزی ببینه و چیزی نصیبش بشه!
رو صندلی پارک با دوستم نشستم و حرف می زنیم، یه مرد با کت و شلوار و کیف سامسونت میاد روبرومون میشینه و با نیش باز زل میزنه بهمون. به قدری نگاهش زننده است که مجبور میشیم پاشیم بریم یه سمت دیگه.
دختری چادری جلو روم داره راه میره. بادی می زنه و چادرش رو بلند میکنه و تا به خودش بیاد و اون رو جمع کنه می بینم مردهایی که اطرافش هستن و همه چشماشون به یک هدف متمرکز شده.
واقعا چرا این اتفاق می افته. چرا با وجود اسلامی که تو کشور فوران می کنه انقدر چشمان گرسنه داریم؟ چرا با وجودیکه می دونن زیر چادر مانتو و شلواری وجود داره با وجد و ولع اینور و اونور رو نگاه می کنن؟
مگه ما تو اسلام کشورمون توصیه نداریم که چشما رو تربیت کنین؟ چرا به جای اینکه با ون های سبز همش تو خیابون بچرخن و زنهای جامعه رو هر روز تحقیر کنن برنامه ای نمیذارن که کمی فرهنگ به این چشمهای گرسنه یاد بدن؟ بعد این همه سال اعمال فشار برای حجاب که نتیجه ای هم نداشته و روز به روز وضعیت فرهنگی جامعه از این نظر پایین تر اومده، واقعا وقتش نیست که یه فکر دیگه بکنن و این احتمال رو هم بدن که ممکنه زلزله به خاطر وجود این همه چشم حریص میاد نه بی حجابی؟
تو جامعه ای که بد حجاب و بی حجاب و حجاب کامل همه به یه چشم دیده میشن پس حتما مشکل از جای دیگه ای هست.
منبع:
http://31224304.blogfa.com/category/9
۳.۲k
۲۱ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.