خوب بیاین اولین سناریو مون رو شروع کنیم
یک روز عادی بود همه دحال رفتن به خانه ی سانو ها بودن
هیگانبانا با موتورmonster 696(برای تصور بهتر) داشت می رفت هیچ برنامه ای نداشت
همه رسیدن هیگانبانا که زمان براش مهم نبود تو راه یادش افتاد که عروسکاشو نیاورده(حالا فکر نکنی عروسک باربی و خرس و این چیزاست)
در خانه سانو ها:
تاکه میچی:چرا نیو مده
اما:انقدر غر غر نکن تاکه میچی میاد دیگه
که ناگهان در باز شد و هیگانبانا داخل اومد
مایکی:اخخخخخ مرض بگیره تورو دستت بشکنه واییی قلبم
هیگانبانا:مرضه قند !لوس
هاکای:کوجا بودی؟
هیگانبانا :وسایلمو جاگذاشتم نگاه کن(حالا مثلا در میاره نشون بده)که با چنتا عروسک دارک روبه رو میشن
یکیش کت نپ همون گربهی بنفش توی پاپی پلی تایم
دومی مون دراپ و سان رایز از پنج شب در رسورتان فردی
و سومی عروسکی تقریبا بزرگ از کارتون کت همون گربه ی سیاه یه ترسناک بود که از ترکیب بندی و فیلیکس درست شود و در خار یک جعبه موزیکام با چوب های خزه بسته
و تقریبا پوسیده بود
.
.
.
..
..
.
.
..
.
..
.
..
.
.
.
..
.
تا اینجا اومدی! حوصله ندارم بعدا می نویسم
تورو خدا کامنت بذارین
هیگانبانا با موتورmonster 696(برای تصور بهتر) داشت می رفت هیچ برنامه ای نداشت
همه رسیدن هیگانبانا که زمان براش مهم نبود تو راه یادش افتاد که عروسکاشو نیاورده(حالا فکر نکنی عروسک باربی و خرس و این چیزاست)
در خانه سانو ها:
تاکه میچی:چرا نیو مده
اما:انقدر غر غر نکن تاکه میچی میاد دیگه
که ناگهان در باز شد و هیگانبانا داخل اومد
مایکی:اخخخخخ مرض بگیره تورو دستت بشکنه واییی قلبم
هیگانبانا:مرضه قند !لوس
هاکای:کوجا بودی؟
هیگانبانا :وسایلمو جاگذاشتم نگاه کن(حالا مثلا در میاره نشون بده)که با چنتا عروسک دارک روبه رو میشن
یکیش کت نپ همون گربهی بنفش توی پاپی پلی تایم
دومی مون دراپ و سان رایز از پنج شب در رسورتان فردی
و سومی عروسکی تقریبا بزرگ از کارتون کت همون گربه ی سیاه یه ترسناک بود که از ترکیب بندی و فیلیکس درست شود و در خار یک جعبه موزیکام با چوب های خزه بسته
و تقریبا پوسیده بود
.
.
.
..
..
.
.
..
.
..
.
..
.
.
.
..
.
تا اینجا اومدی! حوصله ندارم بعدا می نویسم
تورو خدا کامنت بذارین
- ۲.۰k
- ۲۹ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط