...خون اشام...

part:1۶
و بعد ناخناشو کوتاه میکنی از کرم مخصوص براش میزنی با باد سرد سشوار خشکش میکنی
مین مین خشک کردیم و هوپی رفت اتاق خودش تا بخوابه من رفتم توی بالکن و مین مین و بغل کردم
کوچولو خوابت میاد بعد شروع کردم به ناز کردنش دیدم خوابیده به گوشیم نگاه کردم ساعت 2 شب بود بلند شدم مین مین روی جاش گذاشتم و خودمم رفتم روی تخت و خوابیدم
_کلی سعی کردم که بخوابم ولی خوابم نبرد به ساعت گوشه اتاق نگاه کردم دیدم ساعت 2 بلند شدم و رفتم بیرون یه نخ سیگار کشیدم و رفتم سمت اتاق ا.ت خواب بود رفتم و کنارش رو تخت دراز کشیدم و بغلش کردم که تکون خورد گفت
کاش زوتر میومدی
_ببخشید دیر اومدم
(نفس عمیق کشید)حالا که دیر اومدی نباید زود بری
_هوم باشه
ویو صبح هوپی
از خواب بلند شدم رفتم شمت اتاق اون مردک نبود نکنه رفتم سمت اتاق ا.ت همو بغل کرده بودن تو خواب هفت پادشاه بودن رفتم یه پارچ پر از اب و یخ کردم یه کیسه یخم برداشتم رفتم سمت اتاق ا.ت اب و روشون ریختم زود یخارو تو شروال جونگ کوک ریختم
_ ایییی
_اخخخخ دمو دستگام
■هااااااا هاااااا(یاد لبخنداش افتادم😭🖤)
_مریضی
دیونه ای
■من نه بابا
....‌‌.
میدونم کم لایک کامنتا کم بود من انگیزه ای نداشتم
شرایط پارت بعد
لایک:۱۵
کامنت۱۰
دیدگاه ها (۲)

....خون اشام...

...خون اشام...

...خون اشام...

...خون اشام...

پارت ۷۴ فیک ازدواج مافیایی

"سرنوشت "p,28..ویو کوک *.با این حرفم جیهوپ اومد بغلم کرد ......

love Between the Tides¹⁸ ا/ت خیلی احساس ترس تو خونه ی تهیونگ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط