قدم امام صادق علیه السلام کار نفس عیسی روح الله را میکند!
قدم امام صادق علیه السلام کار نفس عیسی روح الله را میکند!
حضرت آیت الله وحید خراسانی مدظله:
این قضیه را اساطین اهل حدیث نقل کردند، از مفضل بن عمر، گفت: من با حضرت در مکه قدم می زدیم، رسیدیم به یک زنی، آن زن با دخترهایش زار زار گریه می کردند...
- در مقابل آنها یک گاو مرده ای بود، امام ششم به آن جا رسید، رو کرد به آن زن که چرا گریه می کنی؟!
گفت تمام معیشت من و این دخترهای یتیم از شیر پستان این گاو بود، آن هم مرد، من و بچه هایم چه بکنیم؟!
- این کلمه را که شنید فرمود: آیا می خواهی گاو مرده را برایت زنده کنم؟ زن سر بلند کرد گفت: با این دردی که من دارم، آیا مرا مسخره می کنی؟!
این است امام ششم [سلام الله علیه]، یک لب جنباند، بعد قدمش را به گاو زد، تا قدم رسید به گاو، یک دفعه گاو مرده به سر پا ایستاد.
مهم این است که قدم او این کار را می کند؛ کاری که نفس عیسی بن مریم کرد، قدم جعفر بن محمد [سلام الله علیه] می کند.
یک مرتبه زن شیون زد، ایها الناس! بیایید که عیسی بن مریم پیدا شده. مفضل گفت: امام فوری خودش را در میان جمعیت گم کرد که مردم نفهمند چه خبر است.
این است مقام امامت او. رأس و رئیس مذهب این است.
📎 الخرائج راوندی ج۱ ص۲۹۴
حضرت آیت الله وحید خراسانی مدظله:
این قضیه را اساطین اهل حدیث نقل کردند، از مفضل بن عمر، گفت: من با حضرت در مکه قدم می زدیم، رسیدیم به یک زنی، آن زن با دخترهایش زار زار گریه می کردند...
- در مقابل آنها یک گاو مرده ای بود، امام ششم به آن جا رسید، رو کرد به آن زن که چرا گریه می کنی؟!
گفت تمام معیشت من و این دخترهای یتیم از شیر پستان این گاو بود، آن هم مرد، من و بچه هایم چه بکنیم؟!
- این کلمه را که شنید فرمود: آیا می خواهی گاو مرده را برایت زنده کنم؟ زن سر بلند کرد گفت: با این دردی که من دارم، آیا مرا مسخره می کنی؟!
این است امام ششم [سلام الله علیه]، یک لب جنباند، بعد قدمش را به گاو زد، تا قدم رسید به گاو، یک دفعه گاو مرده به سر پا ایستاد.
مهم این است که قدم او این کار را می کند؛ کاری که نفس عیسی بن مریم کرد، قدم جعفر بن محمد [سلام الله علیه] می کند.
یک مرتبه زن شیون زد، ایها الناس! بیایید که عیسی بن مریم پیدا شده. مفضل گفت: امام فوری خودش را در میان جمعیت گم کرد که مردم نفهمند چه خبر است.
این است مقام امامت او. رأس و رئیس مذهب این است.
📎 الخرائج راوندی ج۱ ص۲۹۴
۱.۶k
۳۰ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.