سی سالگی به بعد که #عاشق شوی دیگر اسمش را نمی نویسی کف دستت و دورش #قلب بکشی یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات و هی نگاهش کنی سی سالگی به بعد که عاشق شوی یک عصر جمعه ی #زمستانی یک لیوان چای می ریزی می نشینی پشت پنجره و تمام شهر را در #بارانی که نمی بارد با خیالش قدم می زنی !