سی سالگی به بعد

سی سالگی به بعد
که #عاشق شوی
دیگر اسمش را نمی نویسی کف دستت
و دورش #قلب بکشی
یا عکسش را بگذاری لای کتاب درسی ات
و هی نگاهش کنی
سی سالگی به بعد که عاشق شوی
یک عصر جمعه ی #زمستانی
یک لیوان چای می ریزی
می نشینی پشت پنجره
و تمام شهر را
در #بارانی که نمی بارد
با خیالش قدم می زنی !
دیدگاه ها (۱۰)

ببخشیددستِ خودم نیستاگر #بهانه می کنم پیام می فرستماگر #محبت...

خب آدمی ست دیگر.. دلش تنگ می‌شود .. حتی برای کسی که دو ساعت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط