هاتفاصفهانی

ﺑﻪ ﭼﻪ ﺣﻴﻠﻪ ﻣﯽ ﺑﺮﯼ ﺩﻝ

ﺗﻮ ﮐﻪ ﺭﺥ ﻧﻤﯽ ﻧﻤﺎﻳﯽ...!

#هاتف_اصفهانی
دیدگاه ها (۱)

ﭘﮋﻭﺍﮎ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﻮﺩﻡ وﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻡﺍﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺻﺪﺍ،ﻫﺮﭼﻪ ﺻﺪﺍ،ﻫﺮﭼﻪ ﺻﺪﺍ،...

بینِ انبوهی از تفاوت هاشاعران دردِ مشترک دارندمثلِ ظرفی عتیق...

با عشق،سیب هم طعم دیگری ست...#سهراب_سپهری

چشمهایششروع واقعه بود....#علیرضا_آذر

ﻣﻦ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﻢ ﺑﺮ ﺩﻝ ، ﺩﻝ ﺧﻨﺪه ﺯﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻨﺪﺩ ﺩﯾﻮﺍ...

ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺍﺳﺖ،ﺷﻴﻄﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ...

ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺩﺭﺩﻡ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺍﺳﺖ،ﺷﻴﻄﻨﺖ ﻫﺎﯼ ﺩﻟﻢ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط