-خدا دست های منو سرد آفرید که با دست های تو گرم شه . خدا
-خدا دستهای منو سرد آفرید که با دستهای تو گرم شه. خدا از دمِ سردش دمید داخل کالبدم تا یخ بزنم و فقط با گرمای نفسهای تو ذوب بشم. اما نمیدونست که کسی سرما رو انتخاب نمیکنه. نمیدونست که این مخلوقش رو داره با زمستونی بودنش به تنهایی محکوم میکنه. خدا سرشتم رو به برف گره زد برای تو!
و من چقدر ندارمت.
و من چقدر ندارمت.
۱.۸k
۰۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.