دیشب به خوابم آمدی با نسترن ها
دیشب به خوابم آمدی با نسترن ها
با کاروان لاله ها و یاسمن ها ....
من بودم و چشمان جذّاب و قشنگت
تو بودی و احساس سرسبز چمن ها
چشمم به دور نرگس چشم تو حیران
با دل ز راز عشق می گفتی سخن ها
دیشب میان باغ رویای تو گل داد
چشم انتظاری های صحرا و دمن ها
آزاد از چشمان هیز مردم شهر
ما شد تمام آن رمیدن ها و من ها
راز نهان ما عیان گردید و چرخید
راز مگوی سینه ی ما در دهن ها
میخانه، لبهای لبالب از طرب بود
ما روح بودیم و رها از بند تن ها
دیشب به خوابت آمدم با یک بغل گل
دور از نگاه شوم اندوه و محن ها ..
❥
با کاروان لاله ها و یاسمن ها ....
من بودم و چشمان جذّاب و قشنگت
تو بودی و احساس سرسبز چمن ها
چشمم به دور نرگس چشم تو حیران
با دل ز راز عشق می گفتی سخن ها
دیشب میان باغ رویای تو گل داد
چشم انتظاری های صحرا و دمن ها
آزاد از چشمان هیز مردم شهر
ما شد تمام آن رمیدن ها و من ها
راز نهان ما عیان گردید و چرخید
راز مگوی سینه ی ما در دهن ها
میخانه، لبهای لبالب از طرب بود
ما روح بودیم و رها از بند تن ها
دیشب به خوابت آمدم با یک بغل گل
دور از نگاه شوم اندوه و محن ها ..
❥
- ۷.۱k
- ۱۶ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط