ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺧﻴﻠﯽ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﻭ ﺧﻴﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺳﻨﮕﻴﻦ
ﺍﻳﻦ ﺷﻌﺮ ﺧﻴﻠﯽ ﺯﻳﺒﺎﺳﺖ ﻭ ﺧﻴﻠﯽ ﺳﺨﺖ ﻭ ﺳﻨﮕﻴﻦ
همه دیدند حسین خم و شد و از پا افتاد
لرزه افتاد به عالم به خدا تا افتاد
عمه هم ریخت دلش تا که شنید از خیمه
دختری داد زد عمه بدو بابا افتاد
بانوی صبر از این واقعه بی طاقت شد
چه خبر بود؟! چرا زینب کبری افتاد؟!
همه خیمه بهم ریخت چو از دور شنید
دشمنان هلهله کردند که سقا افتاد
گرچه پر زخم توان داشت بجنگد عباس
از خجالت به زمین خورد و همانجا افتاد
ظاهرا خورد زمین پیکرش اما بی شک
بدنش در بغل حضرت زهرا افتاد
گرز آهن چه به روز سرش آورد مگر
که به نیزه سر او بسته شد اما افتاد
لب نزد بر لب آب و لب تشنه جان داد
تا ابد شرم در آیینه ی دریا افتاد
آب از مشک زمین ریخت ملائک دیدند
که فرات از نظر حضرت زهرا افتاد
مهدی فاطمه اینجاست مراعات کنید
بس کن این روضه ی جانسوز که آقا افتاد
___________________________________________
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭘﯿﮑﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺩﻝ ﻏﻢ ﭘﺮﻭﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﻥ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻭﻟﯿﮑﻦ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻗﺘﻠﮕﺎﻫﻢ
ﮐﻪ ﻗﻠﺐ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﻬﺮ ﻋﻠﻘﻢ
ﻟﺐ ﺁﺏ ﺁﻭﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﯿﺮ ﺳﻪ ﺷﻌﺒﻪ
ﮔﻠﻮﯼ ﺍﺻﻐﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﮑﯿﻨﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ
ﮐﻪ ﻋﻤﻪ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺍﻻ ﺍﯼ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺯﯾﻨﺐ ﮐﺠﺎﯾﯽ
ﻟﺒﺎﺱ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺯ ﻫﺮﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﻞ ﻣﻦ ﻣﻌﯿﻨﻢ
ﺻﺪﺍﯾﻢ، ﺣﻨﺠﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
⚫ماه محرم حسینی تسلیت⚫
#اللهم_ارزقنا_زیارت_کربلاء
همه دیدند حسین خم و شد و از پا افتاد
لرزه افتاد به عالم به خدا تا افتاد
عمه هم ریخت دلش تا که شنید از خیمه
دختری داد زد عمه بدو بابا افتاد
بانوی صبر از این واقعه بی طاقت شد
چه خبر بود؟! چرا زینب کبری افتاد؟!
همه خیمه بهم ریخت چو از دور شنید
دشمنان هلهله کردند که سقا افتاد
گرچه پر زخم توان داشت بجنگد عباس
از خجالت به زمین خورد و همانجا افتاد
ظاهرا خورد زمین پیکرش اما بی شک
بدنش در بغل حضرت زهرا افتاد
گرز آهن چه به روز سرش آورد مگر
که به نیزه سر او بسته شد اما افتاد
لب نزد بر لب آب و لب تشنه جان داد
تا ابد شرم در آیینه ی دریا افتاد
آب از مشک زمین ریخت ملائک دیدند
که فرات از نظر حضرت زهرا افتاد
مهدی فاطمه اینجاست مراعات کنید
بس کن این روضه ی جانسوز که آقا افتاد
___________________________________________
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﭘﯿﮑﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺩﻝ ﻏﻢ ﭘﺮﻭﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻧﺎﻣﻪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﻥ ﻧﻮﺷﺘﻢ
ﻭﻟﯿﮑﻦ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻗﺘﻠﮕﺎﻫﻢ
ﮐﻪ ﻗﻠﺐ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﻧﻬﺮ ﻋﻠﻘﻢ
ﻟﺐ ﺁﺏ ﺁﻭﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺗﯿﺮ ﺳﻪ ﺷﻌﺒﻪ
ﮔﻠﻮﯼ ﺍﺻﻐﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺧﻮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﺳﮑﯿﻨﻪ ﺩﺍﺩ ﻣﯽ ﺯﻧﺪ
ﮐﻪ ﻋﻤﻪ ﭼﺎﺩﺭﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺍﻻ ﺍﯼ ﺧﻮﺍﻫﺮﻡ ﺯﯾﻨﺐ ﮐﺠﺎﯾﯽ
ﻟﺒﺎﺱ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
ﺯ ﻫﺮﻡ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﻞ ﻣﻦ ﻣﻌﯿﻨﻢ
ﺻﺪﺍﯾﻢ، ﺣﻨﺠﺮﻡ ﺁﺗﺶ ﮔﺮﻓﺘﻪ
⚫ماه محرم حسینی تسلیت⚫
#اللهم_ارزقنا_زیارت_کربلاء
۱.۷k
۱۳ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.