تفسیر قرآن
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
روز خود را با تفکر و تعمق در آیات قرآن شروع کنیم دوست عزیز برای بهره مندی هرچه بهتر لطفاً هرروز مطالعه آیات و تفسیر آن را دنبال کنید
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره یس
آیات 10 و 11
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (10)
إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ (11)
ترجمه :
بر آنان تفاوتى نمى كند كه آنان را بيم دهى يا بيم ندهى، ايمان نمى آورند.
تنها كسى را (مى توانى) هشدار دهى كه از ذكر (قرآن) پيروى كند و در درون و نهان از خداى رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده.
نکته ها:
مراد از «الذكر» با توجّه به آيات ديگر، قرآن است. چنانكه در آيه 9 سوره حجر مى خوانيم: «انّا نحن نزّلنا الذّكر و انّا له لحافظون»
گروهى از كفّار و مشركان هرگز قابل هدايت نيستند و هشدار پيامبر در مورد آنان بى اثر است. امّا كفّار: «انّ الّذين كفروا سواء عليهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا يؤمنون»(592) امّا مشركان: «سواء عليكم ادعوتموهم ام انتم صامتون»(593)
مراد از «خشى الرّحمن بالغيب» يا ترس از خدا در درون است. يا ترس از خدا در مكان هاى پنهان از چشم مردم و يا ترس از خداوند نسبت به دادگاه قيامت كه از امور غيبى است.
هرگاه انسان در برابر شخصيّتى بزرگ قرار گيرد، هيبت و شوكت او باعث مى شود كه به انسان حالى دست دهد كه به آن خشيت گويند و اين با حالت خوف و ترسى كه ناشى از كيفر و عذاب باشد، متفاوت است.
592) بقره، 6.
593) اعراف، 193.
پیامها :
- بر سيه دل چه سود خواندن وعظ، نرود ميخ آهنين در سنگ. «سواء عليهم...»
- حساب اتمام حجّت، از حساب تأثيرگزارى سخن و تأثيرپذيرى مردم جداست. (با اين كه در مورد گروهى، احتمال تأثير نيست ولى بايد پيامبر با آنان اتمام حجت كند و هشدار دهد.) «سواء عليهم...»
- قرآن، مايه ذكر است و پيروى از آن، وسيله يادآورى فراموش شده ها و بيدارگرى فطرت خفته انسان است. «اتبّع الذّكر»
- رحمت گسترده الهى، نبايد موجب بى پروايى ما شود. «خشى الرّحمن»
- نشانه ايمان و خشيت واقعى، پروا داشتن در نهان است. «بالغيب»
- بيم و اميد در كنار هم لازم است. در جمله «خشى الرّحمن» هم خشيت است و هم رحمت.
- ترس از خدا در خلوت و درون مهم است نه در ظاهر و حضور در برابر مردم. «خشى الرّحمن بالغيب»
- وظيفه انبيا هم انذار و هشدار است، «انّما تنذر...» هم اميد وبشارت. «فبشّره»
- كسى بشارت بهشت را دريافت مى كند كه هشدار پيامبران او را متذكّر كرده باشد. «تنذر من اتبّع الذّكر... فبشّره...»
روز خود را با تفکر و تعمق در آیات قرآن شروع کنیم دوست عزیز برای بهره مندی هرچه بهتر لطفاً هرروز مطالعه آیات و تفسیر آن را دنبال کنید
ترجمه و تفسیر آیه به آيه سوره یس
آیات 10 و 11
أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ
وَسَوَاء عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لاَ يُؤْمِنُونَ (10)
إِنَّمَا تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِيَ الرَّحْمَن بِالْغَيْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِيمٍ (11)
ترجمه :
بر آنان تفاوتى نمى كند كه آنان را بيم دهى يا بيم ندهى، ايمان نمى آورند.
تنها كسى را (مى توانى) هشدار دهى كه از ذكر (قرآن) پيروى كند و در درون و نهان از خداى رحمان بترسد، پس او را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده.
نکته ها:
مراد از «الذكر» با توجّه به آيات ديگر، قرآن است. چنانكه در آيه 9 سوره حجر مى خوانيم: «انّا نحن نزّلنا الذّكر و انّا له لحافظون»
گروهى از كفّار و مشركان هرگز قابل هدايت نيستند و هشدار پيامبر در مورد آنان بى اثر است. امّا كفّار: «انّ الّذين كفروا سواء عليهم ء انذرتهم ام لم تنذرهم لا يؤمنون»(592) امّا مشركان: «سواء عليكم ادعوتموهم ام انتم صامتون»(593)
مراد از «خشى الرّحمن بالغيب» يا ترس از خدا در درون است. يا ترس از خدا در مكان هاى پنهان از چشم مردم و يا ترس از خداوند نسبت به دادگاه قيامت كه از امور غيبى است.
هرگاه انسان در برابر شخصيّتى بزرگ قرار گيرد، هيبت و شوكت او باعث مى شود كه به انسان حالى دست دهد كه به آن خشيت گويند و اين با حالت خوف و ترسى كه ناشى از كيفر و عذاب باشد، متفاوت است.
592) بقره، 6.
593) اعراف، 193.
پیامها :
- بر سيه دل چه سود خواندن وعظ، نرود ميخ آهنين در سنگ. «سواء عليهم...»
- حساب اتمام حجّت، از حساب تأثيرگزارى سخن و تأثيرپذيرى مردم جداست. (با اين كه در مورد گروهى، احتمال تأثير نيست ولى بايد پيامبر با آنان اتمام حجت كند و هشدار دهد.) «سواء عليهم...»
- قرآن، مايه ذكر است و پيروى از آن، وسيله يادآورى فراموش شده ها و بيدارگرى فطرت خفته انسان است. «اتبّع الذّكر»
- رحمت گسترده الهى، نبايد موجب بى پروايى ما شود. «خشى الرّحمن»
- نشانه ايمان و خشيت واقعى، پروا داشتن در نهان است. «بالغيب»
- بيم و اميد در كنار هم لازم است. در جمله «خشى الرّحمن» هم خشيت است و هم رحمت.
- ترس از خدا در خلوت و درون مهم است نه در ظاهر و حضور در برابر مردم. «خشى الرّحمن بالغيب»
- وظيفه انبيا هم انذار و هشدار است، «انّما تنذر...» هم اميد وبشارت. «فبشّره»
- كسى بشارت بهشت را دريافت مى كند كه هشدار پيامبران او را متذكّر كرده باشد. «تنذر من اتبّع الذّكر... فبشّره...»
۱۶۱
۰۶ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.