چشم من چشم تو را دید ولی دیده نشد

چشم من، چشم تو را دید ولی دیده نشد
من همانم که پسندید و پسندیده نشد
 
یاد لب‌های تو افتادم و با خود گفتم:
غنچه‌ای بود که گل کرد ولی چیده نشد
 
من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی
چه بسا طعنه‌زدن‌های تو بخشیده نشد
 
ای که مهرت نرسیده است به من، باور کن
هیچ کس قدر من از قهر تو رنجیده نشد
 
عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند
سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد

#تمام_پنجره_من_خیال_او_شده_بود
دیدگاه ها (۱)

وقتی هنوز آرزوی تکرارت را دارم .ینی هنوز تمام نشدی .ینی در ا...

لبخند می‌زنمتا‌ چیزهایی را مخفی کنم،جایِ زخمِ میخ بر دیوار ر...

این موقعیت‌های نفرت‌انگیز زندگی من کِی قرار است تمام شوند؟ #...

همیشه دلم ‌می‌خواسته بهش بگم، بودنش توو دنیام یه رنگی میاره ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط