ای ماه شبی مونس خلوتگه ما باش

ای ماه شبی مونس خلوتگه ما باش
در آینه ی اهل نظر چهره نما باش
.
کار دل ما بین که گره در گره افتاد
گیسو بگشا و بنشین، کارگشا باش
.
جامی ز لب خویش به مستان غمت بخش
گو کام دل سوخته ای چند روا باش
.
ای روح مسیحا نفسی در نی ما دم
در سینه ی این خالی خاموش نوا باش
.
چشمم چو قدح بر لب نوشت نگران است
ای ساقی سرمست شبی نیز مرا باش
.
مستیم و ندانیم شب از چند گذشته ست
پرکن قدحی دیگر و بی چون و چرا باش
.
ای دل ز سر زلف بتان کار بیاموز
با این همه زنجیر به رقص آی و رها باش
.
چون خال که بر کنج لب یار خوش افتاد
ای نکته تو هم در دهن دوست بجا باش
#هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۱)

ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰ ﺧﻔﺖ ﺁﻭﺭﺗﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻧﯿﺴﺖﮐﻪ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﺍﺑﻠﻬﯽ ﺩﺭ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺷﮑﺴﺖﺧ...

اکثر مردم میدانند که آدم دائم حس می‌کند توی این دنیا تنهاست ...

ﺑﯿﻦ ﺻﺪﻫﺎ ﺳﺮﻓﺮﺍﺯﯼ ﯾﮏ ﺗﺒﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ ﺍﺳﺖﮔﺎﻩ ﺩﺭ ﭼﺸﻢ ﺧﻼﯾﻖ ﺭﻭﺳﯿﺎﻫﯽ ﻻﺯﻡ...

رفتـــه ای فکـــر نکردی که پس از رفتـــن ِ تــوچه کسی درک کن...

هیچ

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط