میگم شازده به نظرت یکی رو دوست داشته باشی بهتره یا یکی
میگم: شازده، به نظرت یکی رو دوست داشته باشی بهتره یا یکی دوستت داشته باشه؟
میگه: یکی رو دوست داشته باشی و نتونی بگی بدتره یا یکی دوستت داشته باشه و نتونه بگه؟
میگم: ای منفی باف. نتونی چیه؟ اینا همش اداست، اگه یکی رو بخوای، باید بگی.
میگه: تو گفتی؟
میگم: نه بابا من کسی رو دوست ندارم که!
میگه: داری.
میگم: نه، کو؟ میخنده...
میگم: سرده تو هم لختی بیا کنار از بغل پنجره...
میخنده میگه: نگرانی سرما بخورم؟ ”خیال” سرما نمیخوره.
میگم: خیال اگه برقصه و بخنده و حرف بزنه و همه چی رو بدونه، ممکنه سرما هم بخوره.
میگه: قرص سبز صبحت روی میزه. بعدم وایمیسه لب پنجره، گنجیشک میشه پر میزنه میره... انگار نبوده هیچ وقت.
تا قرصم اثر کنه و برگردم به روزهای ساده ممتد، به این فکر میکنم که آدمِ تماشا بودن، از همشون سخت تره. آدمِ خواستن و نگاه کردن و دم نزدن...
بعدم وایمیستم لب پنجره، گنجیشک میشم و پر میزنم و میرم.
هیچکس هیچوقت تو این خونه نبوده. یا توی دل من. یا توی آغوش تو...
حمید سلیمی
میگه: یکی رو دوست داشته باشی و نتونی بگی بدتره یا یکی دوستت داشته باشه و نتونه بگه؟
میگم: ای منفی باف. نتونی چیه؟ اینا همش اداست، اگه یکی رو بخوای، باید بگی.
میگه: تو گفتی؟
میگم: نه بابا من کسی رو دوست ندارم که!
میگه: داری.
میگم: نه، کو؟ میخنده...
میگم: سرده تو هم لختی بیا کنار از بغل پنجره...
میخنده میگه: نگرانی سرما بخورم؟ ”خیال” سرما نمیخوره.
میگم: خیال اگه برقصه و بخنده و حرف بزنه و همه چی رو بدونه، ممکنه سرما هم بخوره.
میگه: قرص سبز صبحت روی میزه. بعدم وایمیسه لب پنجره، گنجیشک میشه پر میزنه میره... انگار نبوده هیچ وقت.
تا قرصم اثر کنه و برگردم به روزهای ساده ممتد، به این فکر میکنم که آدمِ تماشا بودن، از همشون سخت تره. آدمِ خواستن و نگاه کردن و دم نزدن...
بعدم وایمیستم لب پنجره، گنجیشک میشم و پر میزنم و میرم.
هیچکس هیچوقت تو این خونه نبوده. یا توی دل من. یا توی آغوش تو...
حمید سلیمی
- ۹.۳k
- ۰۱ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط