عشق مافیاییp6
صدای جونکوک روشندیدن که داشت میومد بالا ومیگفت ات بیا سوپ بخورتهیونگ سری دی....ک بزرگش رو گذاشت تو شلوارش وبعد زیپ کشید بالا بعد سری لباساشون پوشیدن بعد ات خودشو زد به خواب تهیونگ قفل درو باز کرد ولی در باز نکرد ونیست بالا سر ات وجونکوک درو باز کرد
کوک: چیکار میکنی تهیونگ
ته: هیچی
کوک: ات خوابه
ته: اره
کوک: بیدارش کن
ته: باشه ات ...ات
ات: هوم بله
کوک: حالت چطوره پرنسس
ات: سلام خوبم
میخوام برم بیرون
کوک: کجا
ات: با دوستام میخوام برم کافه
کوک: باشه ولی قبل ۹ برگرد
ات : باشه مرسی
ات پاشد رفت جیش کنه بعد برگشت وموهاشو شونه کرد آرایش خیلی کم کرد وبعد یه لباس پوشید(اسلاید۲) ورفت پایین
ات: کوک من میرم
کوک: هممم ....باشه خدافظ
ات رفت بیرن ویه دوستاش زنگ زد وامدن( دوستای ات لیسا،یه دوست ایرانی داره که اسمش سوا هستش، جنی)
رفتن کافه نشستن که ات گفت:.......
.
.
.
.
.
.
لایک ها بالا نمیره هر وقت این پست بالای ۱۰ شد ادامه میزارم تازه کسی کامنت نمیزاره🥲☹
کوک: چیکار میکنی تهیونگ
ته: هیچی
کوک: ات خوابه
ته: اره
کوک: بیدارش کن
ته: باشه ات ...ات
ات: هوم بله
کوک: حالت چطوره پرنسس
ات: سلام خوبم
میخوام برم بیرون
کوک: کجا
ات: با دوستام میخوام برم کافه
کوک: باشه ولی قبل ۹ برگرد
ات : باشه مرسی
ات پاشد رفت جیش کنه بعد برگشت وموهاشو شونه کرد آرایش خیلی کم کرد وبعد یه لباس پوشید(اسلاید۲) ورفت پایین
ات: کوک من میرم
کوک: هممم ....باشه خدافظ
ات رفت بیرن ویه دوستاش زنگ زد وامدن( دوستای ات لیسا،یه دوست ایرانی داره که اسمش سوا هستش، جنی)
رفتن کافه نشستن که ات گفت:.......
.
.
.
.
.
.
لایک ها بالا نمیره هر وقت این پست بالای ۱۰ شد ادامه میزارم تازه کسی کامنت نمیزاره🥲☹
- ۱۵.۸k
- ۱۵ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط