تا که گفتم عشق... قلبم ایستاد!
تا که گفتم عشق... قلبم ایستاد!
وای.. عاشق..، عشق..، مشکلها فِتاد!
اِقراَ بِسمِٱلعِشق..، وحیاَم میرسد
«عشق، شوری در نهادِ ما نهاد»
اَشهَدُ اَنَّ که من عاشق شدم
سر در آوردم به ناگه از معاد!
من، میانِ آن دو «گنبدگونه ها»
هرچه ایمان داشتم، دادم به باد!
آی مردم.. در کتابِ عاشقی
از لبانش، آیهها دارم به یاد!
حافظِ کُلِّ لَبش اکنون منم
چشمِ او در حُکمِ آیاتِ جهاد!
«عشق، اُسطرلابِ اسرارِ خداست»
اسمِ عشق آمد..، خدا هم ایستاد..
وای.. عاشق..، عشق..، مشکلها فِتاد!
اِقراَ بِسمِٱلعِشق..، وحیاَم میرسد
«عشق، شوری در نهادِ ما نهاد»
اَشهَدُ اَنَّ که من عاشق شدم
سر در آوردم به ناگه از معاد!
من، میانِ آن دو «گنبدگونه ها»
هرچه ایمان داشتم، دادم به باد!
آی مردم.. در کتابِ عاشقی
از لبانش، آیهها دارم به یاد!
حافظِ کُلِّ لَبش اکنون منم
چشمِ او در حُکمِ آیاتِ جهاد!
«عشق، اُسطرلابِ اسرارِ خداست»
اسمِ عشق آمد..، خدا هم ایستاد..
۷۱۶
۰۹ تیر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.