تیر نگذاشت ه ی جمله به آخر برسدهیچس حدس نمی زد ه چنی

تیر نگذاشت ڪه یڪ جمله به آخر برسد/هیچڪس حدس نمی زد ڪه چنین سر برسد
پدرش چیز زیادی نمیخواست فرات/یڪ دو قطره ضرری داشت به اصغر برسد؟!

یا علی اصغر(ع)🖤
#محرم
دیدگاه ها (۱۸)

دیدم اعضای تنت را جگرم سوخت علیپاره های بدنت را جگرم سوخت عل...

نواے سینہ بہ هر دم فقط #اباالفضل اسٺیگانہ صاحب پرچم فقط #ابا...

حرف اول "الف بود #استقلالی شدیم...آی "با ڪلاه یادمان دادند #...

༻﷽🍁این بار طوفانے بہ سوےدشت، عازم بود■سهم حسن ازڪربلا،غوغاے ...

p18ات قدم های مستقیم تندی سمت دفترش برمیداشت، و پدرش پشت سرش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط