میدانی این شب های طولانی بهانه است
میدانی این شب های طولانی بهانه است ...
این قصه را از ننه سرما شنیده ام...
پاییز که عاشق شد چشم از این دنیا برید...
دلبرش را یلدا نامید و هوایش شد آغازگر همه عاشقانه های دنیا...
برای پاییز زیبایی همه دنیا در یلدا خلاصه شده بود...
هیچ کس نمیداند چرا؟...
یلدا که رفت آسمان پاییز ابری شد...
رنگ و رویش زرد تر از همیشه...
یلدا که رفت صدای شکسته شدن پاییز زیر پای رهگزان عاشق شنیده میشد...
یلدا که رفت پاییز خزان شد...
ننه سرما میگفت شبی که یلدا رفت پاییز از همه شب ها تاریک تر بود و سرد تر...
میگفت پاییز از ان شب به بعد هر سال اخرین شب سفر کوتاهش را چشم به انتظار یلدا مینشیند...
چشم انتظار بلند ترین دلتنگی سال...
میدانی یلدا بهانه است...
برای این که بعضی ها بدانند چقدر طولانی منتظرشان هستیم...
این قصه را از ننه سرما شنیده ام...
پاییز که عاشق شد چشم از این دنیا برید...
دلبرش را یلدا نامید و هوایش شد آغازگر همه عاشقانه های دنیا...
برای پاییز زیبایی همه دنیا در یلدا خلاصه شده بود...
هیچ کس نمیداند چرا؟...
یلدا که رفت آسمان پاییز ابری شد...
رنگ و رویش زرد تر از همیشه...
یلدا که رفت صدای شکسته شدن پاییز زیر پای رهگزان عاشق شنیده میشد...
یلدا که رفت پاییز خزان شد...
ننه سرما میگفت شبی که یلدا رفت پاییز از همه شب ها تاریک تر بود و سرد تر...
میگفت پاییز از ان شب به بعد هر سال اخرین شب سفر کوتاهش را چشم به انتظار یلدا مینشیند...
چشم انتظار بلند ترین دلتنگی سال...
میدانی یلدا بهانه است...
برای این که بعضی ها بدانند چقدر طولانی منتظرشان هستیم...
- ۳۰.۶k
- ۲۹ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط