هی میگویی چه خبر
هی میگویی چه خبر
از شب ِ پاییز
جز باران و کمی دلتنگی
چه انتظاری داری؟
شهادت می دهند
به دلتنگی ِ مهیب ِ شبانه
این اشک ها!
می دانی!دل تنگی عین آتش زیر خاکستر است.
گاهی می شود فکر می کنی تمام شده، اما یک دفعه همه ات را آتش می زند
دلتنگتم
به چشم خسته ی من آسمون سنگ شده ، لعنت به این جدایی دلم برات تنگ شده
فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی ، دلم برات تنگ شده عزیز دل کجایی ؟
از شب ِ پاییز
جز باران و کمی دلتنگی
چه انتظاری داری؟
شهادت می دهند
به دلتنگی ِ مهیب ِ شبانه
این اشک ها!
می دانی!دل تنگی عین آتش زیر خاکستر است.
گاهی می شود فکر می کنی تمام شده، اما یک دفعه همه ات را آتش می زند
دلتنگتم
به چشم خسته ی من آسمون سنگ شده ، لعنت به این جدایی دلم برات تنگ شده
فریاد زدم بدونی بیزارم از جدایی ، دلم برات تنگ شده عزیز دل کجایی ؟
۲.۶k
۲۱ شهریور ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.