ديدى چه شد ؟!
ديدى چه شد ؟!
داشتم خامِ روزگار میشدم
داشت مرا
در غمش میبلعيد و میبرد
بیخبر از روياىِ تو
كه هر بار در من بيدار میشود
هر بار به خوابم میآيد
من باز از نو متولد میشوم!
ديدى نتوانست تو را از من بگيرد ؟!
گفته بودم!
عاشقى براى من ابدى ست
من هنوز
چاى دارچين هاى زيادى
به لب هاىِ تو بدهكارم
و تو هنوز هزار نگاهِ
خواستار به من
وقتى با دنيا دنيا ناز
براى تو به رقص و شور میايستم
من هنوز هم
خسته نباشيد هاى هر روزه
بوسه هاى مدام
و بانوى من گفتن هاى عاشقانه
به تو بدهكارم
ديدى چه شد ؟!
روزگار باز هم
از روياى من شكست خورد جانم!
داشتم خامِ روزگار میشدم
داشت مرا
در غمش میبلعيد و میبرد
بیخبر از روياىِ تو
كه هر بار در من بيدار میشود
هر بار به خوابم میآيد
من باز از نو متولد میشوم!
ديدى نتوانست تو را از من بگيرد ؟!
گفته بودم!
عاشقى براى من ابدى ست
من هنوز
چاى دارچين هاى زيادى
به لب هاىِ تو بدهكارم
و تو هنوز هزار نگاهِ
خواستار به من
وقتى با دنيا دنيا ناز
براى تو به رقص و شور میايستم
من هنوز هم
خسته نباشيد هاى هر روزه
بوسه هاى مدام
و بانوى من گفتن هاى عاشقانه
به تو بدهكارم
ديدى چه شد ؟!
روزگار باز هم
از روياى من شكست خورد جانم!
۶.۸k
۱۱ دی ۱۴۰۰