آ

آﻣﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﯿﺴﺖ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﺍﻣﺪﯼ ﺑﯽ ﺍﻧﮑﻪ
ﻣﻦ ﺑﺪﺍﻧﻢ, ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻣﺎﻧﺪﯼ ﺑﯽ ﺍﻧﮑﻪ ﻣﻦ ﺑﺨﻮﺍﻫﻢ, ﺍﻣﺎ
ﺍﮐﻨﻮﻥ ﺑﺎ ﺫﺭﻩ ﺫﺭﻩ ﻭﺟﻮﺩﻡ ﻣﺎﻧﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﺗﻤﻨﺎ ﻣﯿﮑﻨﻢ
ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻧﺎﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻗﻠﺒﻢ , ﺑﻤﺎﻥ ﮐﻪ ﻣﺎﻧﺪﻧﺖ ﺭﺍ ﺳﺨﺖ
ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ
دیدگاه ها (۱)

با هیچ مزه ای عوض نمی کنم نمک چهره ات راولی متعجبم از شیرینی...

احساس...سنگ خارا نیست که همین طور بماند وبماند وبماند ...احس...

کاش بودی و میفهمیدی وقت دلتنگی یک آه چه وزنی دارد. لطفا هی ن...

اااا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط