دیانا : ولش کن زنگ بزن ب ممد پانیذ
دیانا : ولش کن زنگ بزن ب ممد پانیذ
نیکا :باشه
دیانا : ممد پانیذ ، مهرشاد محرابم اومدن داشتیم فیلم میدیدیم ک حالت تهوع گرفتم
نیکا : دیانا خوبی
ممد : محراب دیانا بغلش کن بیارش تو ماشین
محراب : در ک باز شد ارسلان پشت در بود
کثافت تو اینکارا کردی
ارسلان : دیانا چیشده
مهرشاد : ببرش پای این عوضی واینسا
نیکا : رفتیم بیماریتان رفتم پیش دکتر بهم گفت ......
دکتر : دیانا بارداره
نیکا : رفتم ب بچه ها گفتم ک برن از زیر زبون ارسلان بکشن بیرون ببینم باید چیکار کنم ب ارسلان بگم ؟
دیانا : خودم میخوام بهش بگم
نیکا باشه
ارسلان دیانا کاریت داره
ارسلان : باشه
دیانا ب زور منو بوسید راست میگم
دیانا : باشه اشکال نداره ولی واست خبر خوب دارم
ارسلان : چی
دیانا :سوپرایز فردا شب بیا ب رستوران الیزه
ارسلان : باشه
چت شده بود
دیانا : برای ناراحتی قش کردم
ارسلان : ببخشید
دیانا : گونش بوسیدم
نیکا :باشه
دیانا : ممد پانیذ ، مهرشاد محرابم اومدن داشتیم فیلم میدیدیم ک حالت تهوع گرفتم
نیکا : دیانا خوبی
ممد : محراب دیانا بغلش کن بیارش تو ماشین
محراب : در ک باز شد ارسلان پشت در بود
کثافت تو اینکارا کردی
ارسلان : دیانا چیشده
مهرشاد : ببرش پای این عوضی واینسا
نیکا : رفتیم بیماریتان رفتم پیش دکتر بهم گفت ......
دکتر : دیانا بارداره
نیکا : رفتم ب بچه ها گفتم ک برن از زیر زبون ارسلان بکشن بیرون ببینم باید چیکار کنم ب ارسلان بگم ؟
دیانا : خودم میخوام بهش بگم
نیکا باشه
ارسلان دیانا کاریت داره
ارسلان : باشه
دیانا ب زور منو بوسید راست میگم
دیانا : باشه اشکال نداره ولی واست خبر خوب دارم
ارسلان : چی
دیانا :سوپرایز فردا شب بیا ب رستوران الیزه
ارسلان : باشه
چت شده بود
دیانا : برای ناراحتی قش کردم
ارسلان : ببخشید
دیانا : گونش بوسیدم
۱۳.۸k
۱۶ آبان ۱۴۰۲