چقدر تلخ است
چقدر تلخ است
آنقدر غم داشته باشی
که نتوانی بنویسی ...
قلم روی دستت سنگینی میکند
قلم را کنار میگذاری
خیره میشوی به کنج دنج اتاقت
خیره میشوی
غرق در فکر
از دور خیره میشوی به زندگی خود
تلخ است
حتی نمی توانی گریه کنی !!
ناخودآگاه خشکت میزند
به خودت دست میزنی ..
لمس میکنی ...
و پیش خودت میگویی
مگر ممکن است ؟
من چطور هنوز زنده ام !! ...
آنقدر غم داشته باشی
که نتوانی بنویسی ...
قلم روی دستت سنگینی میکند
قلم را کنار میگذاری
خیره میشوی به کنج دنج اتاقت
خیره میشوی
غرق در فکر
از دور خیره میشوی به زندگی خود
تلخ است
حتی نمی توانی گریه کنی !!
ناخودآگاه خشکت میزند
به خودت دست میزنی ..
لمس میکنی ...
و پیش خودت میگویی
مگر ممکن است ؟
من چطور هنوز زنده ام !! ...
- ۱.۲k
- ۲۱ اسفند ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط