ای یار جفاکرده پیوندبریده

ای یار جفاکرده پیوندبریده
این بود وفاداری و عهد تو ندیده

در کوی تو معروفم و از روی تو محروم
گرگ دهن آلوده یوسف ندریده

ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند
افسانه مجنون به لیلی نرسیده

بس در طلبت کوشش بی فایده کردیم
چون طفل دوان در پی گنجشک پریده

با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد
رفتیم دعاگفته و دشنام شنیده

روی تو مبیناد دگر دیده سعدی
گر دیده به کس بازکند روی تو دیده

#سعدی
دیدگاه ها (۲)

هذا من فضل ربیبرای طراحی متن جمله اسم شعر و ... به تلگرام یا...

بازآی که چون برگ خزانم رخ زردی‌‌ استبا یاد تو دم ساز دل من د...

چه اسفندها... آه!چه اسفندها دود کردیم!برای تو ای روز اردیبهش...

زندگی خیلی کوتاهه خیلی کمتر از اون چه که فکر میکنیممرگ ناگها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط