🍒🌱ستاره می گوید:
🍒🌱ستاره میگوید:
دلم نمیخواهد، غریبهای باشم
میان آبیها.
ستاره میگوید:
دلم نمیخواهد، صدا کنم امّا، هجای آوازم
به شب درآمیزد، کنارِ تنهایی
و بیخطابیها.
ستاره میگوید:
تنم درین آبی، دگر نمیگنجد، کجاست آلاله
که لحظهای امشب، ردای سرخش را به عاریت گیرم
رها کنم خود را
ازین سحابیها.
ستاره میگوید:
دلم ازین بالا، گرفته،
میخواهم بیایم آن پایین
کزین کبودینه، ملول و دلگیرم،
خوشا سرودن ها و آفتابی ها.🍒🌱
((محمد رضا شفیعی کدکنی))
دلم نمیخواهد، غریبهای باشم
میان آبیها.
ستاره میگوید:
دلم نمیخواهد، صدا کنم امّا، هجای آوازم
به شب درآمیزد، کنارِ تنهایی
و بیخطابیها.
ستاره میگوید:
تنم درین آبی، دگر نمیگنجد، کجاست آلاله
که لحظهای امشب، ردای سرخش را به عاریت گیرم
رها کنم خود را
ازین سحابیها.
ستاره میگوید:
دلم ازین بالا، گرفته،
میخواهم بیایم آن پایین
کزین کبودینه، ملول و دلگیرم،
خوشا سرودن ها و آفتابی ها.🍒🌱
((محمد رضا شفیعی کدکنی))
۴.۹k
۰۸ اردیبهشت ۱۴۰۳