یه قسمت از کتاب مورد علاقه ام بود که قشنگ آرومم کرد؛ میگف
یه قسمت از کتاب مورد علاقه ام بود که قشنگ آرومم کرد؛ میگفت:
«وقتی جفت روحی خود را به صورت دوست، عشق، رفیق و یا هر دوی آنها ملاقات کنی، خواهی فهمید که چرا همه چیز با هرکس دیگری درست نشد!»
یه روزی تو یه ورژن از خودت رو درون یه نفر دیگه ملاقات میکنی که مثل تو فکر میکنه، مثل تو به اتفاقای مسخره ی دنیا میخنده، هم فرکانس توعه، هم فکر توعه، هم عقیده ی توعه و اونوقت حس میکنی که خوشبخت ترین آدم روی زمینی!
«وقتی جفت روحی خود را به صورت دوست، عشق، رفیق و یا هر دوی آنها ملاقات کنی، خواهی فهمید که چرا همه چیز با هرکس دیگری درست نشد!»
یه روزی تو یه ورژن از خودت رو درون یه نفر دیگه ملاقات میکنی که مثل تو فکر میکنه، مثل تو به اتفاقای مسخره ی دنیا میخنده، هم فرکانس توعه، هم فکر توعه، هم عقیده ی توعه و اونوقت حس میکنی که خوشبخت ترین آدم روی زمینی!
۳.۷k
۰۸ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.