رد خون دست ساقی
رد خون دست ساقی
هنوزم رو لب مشکه
گریه های مشک پاره
شبیه بارون اشکه
شونه ی زخمی نخلی
شده تکیه گاه سقا
محو خیمه ی ربابه
آخرین نگاه سقا
جای بوسه ی علی رو
همه ی تیرا شمردن
آبروی پهلون و
کنار علقمه بردن
کنار خیمه ی سقا
طفلکی نشسته بی تاب
میگه بچه بیاید
عمو الان میاره آب
یکی داره میاد از دور
شب آرزو سر اومد
نگاشون چه ناامید
بابا دست بر کمر اومد
حالا که تو خیمه هامون
ما دیگه عمو نداریم
کاش می شد به روی دستاش
چند تا شاخه گل بزاریم
لطفا.بفرمائید.
آدرس لینک کانال من در تلگرام*
:https://telegram.me/moonlightyy/
هنوزم رو لب مشکه
گریه های مشک پاره
شبیه بارون اشکه
شونه ی زخمی نخلی
شده تکیه گاه سقا
محو خیمه ی ربابه
آخرین نگاه سقا
جای بوسه ی علی رو
همه ی تیرا شمردن
آبروی پهلون و
کنار علقمه بردن
کنار خیمه ی سقا
طفلکی نشسته بی تاب
میگه بچه بیاید
عمو الان میاره آب
یکی داره میاد از دور
شب آرزو سر اومد
نگاشون چه ناامید
بابا دست بر کمر اومد
حالا که تو خیمه هامون
ما دیگه عمو نداریم
کاش می شد به روی دستاش
چند تا شاخه گل بزاریم
لطفا.بفرمائید.
آدرس لینک کانال من در تلگرام*
:https://telegram.me/moonlightyy/
۳.۱k
۰۶ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.