تَرَک دارم بقَدر کوزه های توی موزه
تَرَک دارم بقَدر کوزه های توی موزه
کسی آبی نریزد در دل اینگونه کوزه
برای لمس تو دنبال نخ بودم همیشه
همان روزی که بودم روی شاخه شکل غوزه
دلم در آتش مردم بسان یک کباب است
چه می مالد سگ ولگرد دنیا دست و پوزه
چنان بوی کبابی می زند بالا ز اشکم
که از آنسوی کوچه می کشد آواز زوزه
نشد قسمت بگیرم بوسه ای از کنج لبها
که کردی روز دیدارم همیشه قصد روزه
به کهریزک برو، عبرت بگیر از دور گردون
شده هر دلبرِ مغرورِ دیروزی ، عجوزه
کسی آبی نریزد در دل اینگونه کوزه
برای لمس تو دنبال نخ بودم همیشه
همان روزی که بودم روی شاخه شکل غوزه
دلم در آتش مردم بسان یک کباب است
چه می مالد سگ ولگرد دنیا دست و پوزه
چنان بوی کبابی می زند بالا ز اشکم
که از آنسوی کوچه می کشد آواز زوزه
نشد قسمت بگیرم بوسه ای از کنج لبها
که کردی روز دیدارم همیشه قصد روزه
به کهریزک برو، عبرت بگیر از دور گردون
شده هر دلبرِ مغرورِ دیروزی ، عجوزه
۵.۶k
۰۲ خرداد ۱۴۰۲