سلام بچه ها من آمدم با قسمت جدید فیک
سلام بچه ها من آمدم با قسمت جدید فیک
قسمت ۵
جین: آخیش راحت شدیم
*همه ی اعضا گفتن آره*
سلنا: اینجا هتل نداره پس کجا بمونیمممممم؟
نامی:یکی باید با ما بگه
یونگی:اینجا باید یه آشنایی چیزی داشته باشی
سلنا: راست میگه یونگی بزار بینم مامان هست بریم پیش اون؟
کوکی:نه زشته بریم یه پیش یه آشنای دیگه تون
ته:کوک راست میگه
سلنا:چی!زشته؟اشکال نداره بابا بزار بهش زنگ بزنم
هوبی:من میگم هرجا دوست داری برو
جیمین:منم با هوبی موافقم
سلنا:راست میگن دیگه
*سلنا به مامانش زنگ زد و مامانش قبول کرد*
*همه ی اعضا و سلنا رفتن خونه ی مامان سلنا*
مامان سلنا:سلام خوش آمدید
سلنا:سلام مامان خیلی دلم برات تنگ شده بود🥹
*همه ی اعضا سلام کردن و مامان شلنا به همه ی اعضا اتاق داد*
مامان سلنا:امیدوارم از اتاق ها خوشتون بیاد
جین:رنگ اتاق ها که به رنگ مورد علاقمونهههههه
سلنا:🤭🤭
کوکی من که از اتاقم خوشم آمد
مامان سلنا: برید توی اتاق ها تون استراحت کنید
بچه بیشتر از این دیگه نمیتونم بزارم دستام درد گرفته
امیدوارم خوشتون بیاد
لطفا حمایت کنید🙏🏻🥺
قسمت ۵
جین: آخیش راحت شدیم
*همه ی اعضا گفتن آره*
سلنا: اینجا هتل نداره پس کجا بمونیمممممم؟
نامی:یکی باید با ما بگه
یونگی:اینجا باید یه آشنایی چیزی داشته باشی
سلنا: راست میگه یونگی بزار بینم مامان هست بریم پیش اون؟
کوکی:نه زشته بریم یه پیش یه آشنای دیگه تون
ته:کوک راست میگه
سلنا:چی!زشته؟اشکال نداره بابا بزار بهش زنگ بزنم
هوبی:من میگم هرجا دوست داری برو
جیمین:منم با هوبی موافقم
سلنا:راست میگن دیگه
*سلنا به مامانش زنگ زد و مامانش قبول کرد*
*همه ی اعضا و سلنا رفتن خونه ی مامان سلنا*
مامان سلنا:سلام خوش آمدید
سلنا:سلام مامان خیلی دلم برات تنگ شده بود🥹
*همه ی اعضا سلام کردن و مامان شلنا به همه ی اعضا اتاق داد*
مامان سلنا:امیدوارم از اتاق ها خوشتون بیاد
جین:رنگ اتاق ها که به رنگ مورد علاقمونهههههه
سلنا:🤭🤭
کوکی من که از اتاقم خوشم آمد
مامان سلنا: برید توی اتاق ها تون استراحت کنید
بچه بیشتر از این دیگه نمیتونم بزارم دستام درد گرفته
امیدوارم خوشتون بیاد
لطفا حمایت کنید🙏🏻🥺
۵.۷k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.