صدای سوت قطار آمد

#صدای سوت قطار آمد...

انگار وقت رفتن است...

شاید این بود عشق...

در راه ریل قطار عمر...

بی صدا میگذرد از جان من...

تکیه گاه خوبی نبود این عشق...

سکوت تلخ حکم فرماست در راه آهن جدایی...

شوق رفتن میبارد از چشمهایت...

میروی به غربت...

غربت شهر من بدون توست...

فرصت نمانده دیگر...

دستهایت اشتیاق جدایی دارد...

قطار میرود...

جان میبرد...

ولی عشق را پاییزی کرد...

ریلی که دیگر تاوان جدایی ندارد...
#امیرعلی_بزرگ_مهر
دیدگاه ها (۳)

#آغوش تو ...آرام کند موج دلم را... #زهرا_مصلح

#تو آن شمعی که بر گرد سرت جانهای مشتاقانهمه شب تا سحر گردند ...

#زیاد مُردمبرای کمی زندگی کردندر کنارِ تو ...‌‌ #یغما_گلرویی

دوستش داشتمبیشتر از حدی که فکرش را میکردتمام عشقم را ریختم ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط