دل گفت خریدار گل روی تو باشم

دل گفت خریدار گل روی تو باشم
دلبسته آن رشته گیسوی تو باشم

دل گفت به هر ناله و در زمزمه عشق
جانسوزترین ناله در کوی تو باشم

پروانه پر سوخته بودیم و ز آتش
ما را حذری نیست چو بر سوی تو باشم

از وادی غمبار دل ما گذران است
هرجا سخنی هست سخنگوی تو باشم

بیداردلان را غم بیدار دلی هست
با بخت سیه طالب آن موی تو باشم

صد خاطره از کوی تو داریم و به هر جای
از شوق سراسیمه آن خوی تو باشم

دل گفت بیا تا ببری غم ز دل ما
احمد ز نگاهی که سر و روی تو باشم‌
دیدگاه ها (۳)

عشق و دوست داشتنبار سنگینی است...کسی بر دوش میگیردکه:یک دنیا...

با تو  بودن  بخدا  حس  قشنگیست  نرو با تو  شبهای  سیاهم  همه...

غیـــــرت بــــرای مـَـــرد یعنـــــی...... نگـــــــذارد...

باران بند آمد ولی نبودن تو همچنان میبارد باران بند آمد ولی د...

#پیرمرد ی تمام عمرش را بین #بازار و #کوچه سر می کردهرکسی بار...

پیر مردی تمام عمرش را بین بازاروکوچه سر می کردهرکسی بار در د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط