آخر یک روز دست دلم را میگیرم میبرم یک گوشه خلوت

آخر یک روز دست دلم را میگیرم میبرم یک گوشه خلوت
و میگویم نمیخواهدت میفهمی؟؟؟
تا کجا میخواهی طپش بگیری با شنیدن صدایش..
تا کجا بی تفاوتی ببینی
و بی حس شوی بس نیست این همه تحقیر؟
بس نیست این همه نادیده گرفته شدن؟
من به جهنم فکر خودت را کرده ای؟؟
بالاخره یکبار گوش دلم را میپیچانم
سرش داد میزنم
که قوی باشد
که وقتی سردی میبیند
بی تفاوتی میبیند
محکم باشد و بایستد....

#یگانه_حق‌پرست
دیدگاه ها (۱)

کاش هیچ گذشته ای با هم نداشتیمآنوقت من می توانستمبه تو زنگ ب...

می‌دانی؟سخت‌ترین کار بعد از رفتنت به دوشِ من افتاددرست، همان...

اسمش غرور نیستدوستتان ندارد...کسی که دوستت دارم نمی گوید،کسی...

دست نیافتنی ترین موجودِ دنیایِشان باش انقدر دور که فقط بتوان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط