طرحخوانشدهروزآخر

#طرح_خوانش_ده_روز_آخر
#فصل_پنجم
#قسمت_سی_و_هشتم
____🍃🌸🍃🌸🍃____

بالاخره عمار شروع کرد به درد و دل و اظهار ناراحتی از ناهماهنگی بین یگانها و شرمندگی از بی نتیجه ماندن عملیات. میخواست با این صحبت‌ها خستگی را از تن و ناراحتی را از دل ما بیرون کند، اما ما تربیت نظامی شده بودیم برای همچنین روزهایی! کاملاً درک میکردیم. کمی با عمار صحبت کردیم و گفتیم که شرایط را کاملاً می فهمیم و جای ناراحتی و نگرانی نیست. بچه های ایرانی مشکلی ندارند اما نیروهای نجبإ دچار سرخوردگی و ناراحتی هستند.
جریان عقب روی بر روی روحیه نیروها اثر بدی دارد باید هرچه سریع‌تر یک عملیات موفق را برنامه‌ریزی می‌کردند.
صبحانه مختصری خوردیم. بعد از صبحانه رفتم تا با خانواده‌ام تماس بگیرم. به خاطر درگیری در عملیات نتوانسته بودم با ایران تماس بگیرم، تا شب ولادت حضرت زهرا و روز زن را که هفته پیش بود تبریک بگویم بعد از آن هم فقط یکی دوبار موفق شده بودم تماس داشته باشم. خیلی دلتنگ و نگران بودند. ابراهیم هم بعد از من رفت تا با خانواده اش تماس بگیرد وقتی از اتاق تلفن بیرون آمد قیافش مثل دفعات قبل که با بچه ها صحبت می کرد نبود ظاهراً حرف زدن با همسر و خصوصاً دخترانش او را اینطور کرده بود.

🔻ادامه دارد...

─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─
🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی
🌐 | www.aref-e-mojahed.ir
🔗 | @arefanemojahed
📧 | info@aref-e-mojahed.ir

✅ نشرش با شما
دیدگاه ها (۰)

«هو الرحمن»السلام و علینا عند ربنا؛حمد و سپاس خداوندی را که ...

─‍‌┅🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃┅─🎁 #عارفان_مجاهد #شهید_عشریه #شهید_طهماسبی🌐 | ww...

#حاج_قاسمما در مواجهـه بامـرگ؛رسیدن به شهادت‌ و بزرگی را انت...

کسی که اهل دنیا نیست!فقط با «شهادت» آرام می‌گیرد ...✨─‍‌┅🍃🌸🍃...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط