دوست داشتن ب چ دردمان میخورد؟
🌱
گاهی از خودمان میپرسیم:
دوست داشتن به چه دردمان میخورد؟
راستش به راحتی میشود به این سوال جواب داد: هیچ!
و راستش در واقعیت هم دوست داشتن چندان به درد کسی نمیخورد.
فقط بعضی شبها هست که آدم حس میکند هیچ چیز برایش باقی نمانده است: نه توان تلاشی، نه طاقت صبری، و نه حوصله و امیدی. در منتهیالیه چنین بنبستی، چند قدم مانده به وضعیتی که نام استیصال محض به آن برازنده است، دو کلمه از پوست سیاه و بیجان شب بیرون میافتد:
- دوستت دارم.
دو کلمهی مشخصا بهدردنخور،انتزاعی و مبهم، اما آخرین دو رگ زندهای انگار، که روح خسته و محتضر ما را به کالبد حیات متصل نگه میدارد.
دو کلمهای که - گاهی - روح ما را از مردن نجات میدهد.
-حسينوحدانی
گاهی از خودمان میپرسیم:
دوست داشتن به چه دردمان میخورد؟
راستش به راحتی میشود به این سوال جواب داد: هیچ!
و راستش در واقعیت هم دوست داشتن چندان به درد کسی نمیخورد.
فقط بعضی شبها هست که آدم حس میکند هیچ چیز برایش باقی نمانده است: نه توان تلاشی، نه طاقت صبری، و نه حوصله و امیدی. در منتهیالیه چنین بنبستی، چند قدم مانده به وضعیتی که نام استیصال محض به آن برازنده است، دو کلمه از پوست سیاه و بیجان شب بیرون میافتد:
- دوستت دارم.
دو کلمهی مشخصا بهدردنخور،انتزاعی و مبهم، اما آخرین دو رگ زندهای انگار، که روح خسته و محتضر ما را به کالبد حیات متصل نگه میدارد.
دو کلمهای که - گاهی - روح ما را از مردن نجات میدهد.
-حسينوحدانی
- ۱۵.۹k
- ۰۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳۹)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط