پیشبینیشهادت

#پیش_بینی_شهادت
#شهید_سعید_حمیدی_اصل

روزی در پلاژ دزفول بودیم که گروهی آمده بودند که از بچه های رزمنده امتحان درسی بگیرند آن زمان فکر کنم کلاس دوم دبیرستان بودم،
رفتم و به سعید گفتم که سعید آمده اند امتحان بگیرند شما هم بیا امتحان بده ، من و سعید همکلاس بودیم.
سعید رو کرد به من و گفت: سروش من امتحان نمی خواهم، و براحتی ادامه داد که من می خواهم شهید بشوم.
این جریان توی پلاژ و هنگام آموزش غواصی اتفاق افتاد.
بعد از این که سعید این حرف را زد زبانم بند آمد و دیگر چیزی نمی توانستم بگویم و دلیل آن، اخلاق و راستگویی ایشان بود و بعد از گفتن این مطلب ، اصلا شک نکردم و یقین داشتم که سعید به #شهادت می رسد.

راوی : سروش قشونی

گردان کربلا_کرخه_پلاژ_دزفول
آموزش غواصی
#شهید_سعید_حمیدی_اصل نفر اول

#خاکیان_خدایی
دیدگاه ها (۱)

یک سنی سوری را شیعه کردشهید حسن حزباوی با صداقت و اهل حجب و ...

خـوشا با تــــو بہ استقبـالِ#شب_یلدا رفتـن ...#رزمنده#دفاع‌م...

بی پلاک افتاده اما ،دستچین فاطمه است ...آن شهیدی که به سر ،س...

فرمانده لشکری که آفتابه آب کرد#شهیدمهدی_زین_الدین#خاکیان_خدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط